درباره وبلاگ آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
نازی آرشیوز NaziArchives وبلاگ اطلاع رسانی تارنمای نازی آرشیوز | مرجع تخصصی نازیسم ، رایش سوم و جنگ جهانی دوم پنجشنبه 25 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
هولوکاست ، سلاح ایدئولوژیک یا تجارت پرسود ! غرامتهای هولوکاست تبدیل به اخاذیهای شیادانه و غیرقانونی شدهاند. تا جایی که در این امر بخشهای فرعی این تجارت نیز پولهای کلانی را بهدست آوردهاند. به غیر از «گیزلا و شیسائو» اولین کسی که برای دریافت غرامت هولوکاست علیه بانک سوئیس اقامه دعوی کرد، «آلدیماتو» Al. D. Amato سناتور سابق نیویورک بود . وی با میانجیگری
در شکایت قضائی در موضوع هولوکاست علیه بانکهای آلمانی و اتریشی درعرض شش
ماه 103هزار دلار بهدست آورد. «لارنس ایگل برگر» برای ریاست کمیسیون
بینالمللی ادعاهای بیمهای دوران هولوکاست سالانه 300هزار دلار دریافت
میکند. خاخام «ماوین هیر» مدیر مرکز «سیمون و یبزنتال» هم در لسآنجلس نام
همسر و پسرش را در لیست حقوقبگیران این مرکز قرار داده است. وی و
خانوادهاش در سال 1995 درحدود 520هزار دلار از این راه کسب درآمد
کردهاند. با اینکه بانکهای سوئیس مبلغ 25/1میلیارد دلار بهعنوان غرامت
پرداختند اما مجموع غرامتی که توسط نهادهای گوناگون و تحت نظارت کنگره
جهانی یهود پرداخت شده بالغ بر 7میلیارد دلار است. این موارد گویای این است
که هولوکاست که سلاحی ایدئولوژیک برای اسرائیل است، حالا به یک تجارت
پرسود برای حامیان آن بدل شده است. صهیونیسم که وامدار هولوکاست بهطور
مطلق کلمه میباشد، از این دروغ بزرگ بسیار منتفع شده است. اکنون رژیم
صهیونیستی که نقطه اوج صهیونیسم بینالملل است، درآمد کلانی را از این راه
کسب کرده است. منبع : پایگاه اطلاع رسانی جوان آنلاین
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه 25 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
10 - کالبدشکافی موجودات زنده ممنوع در قرون وسطی و یا حتی امروزه بسیاری از
مسیحیان و یهودیان مجودات زنده را برای یافتن موارد علمی یا جادوگری و
خیالی به صورت زنده کالبد شکافی میکردند. در این نوع کالبد شکافی جانور یا
بیهوش میشد یا به طور کاملا هوشیار به سختی به یک میز یا تخت بسته میشد و
سپس عمل کالبد شکافی بر روی جانور بخت برگشته انجام میگرفت. دولت نازی
نخستین دولت در تاریخ بود که هرگونه کالبد شکافی را بر روی هر گونه حیوان
زنده را مطلقا ممنوع اعلام کرد. بیش از همه هرمان گورینگ در تصویب این قانون پافشاری کرده بود و سرانجام این قانون را در آوریل 1933 به تصویب رساند. وی در این خصوص اذعان داشت: تصویب قانون عدم کالبدشکافی موجودات زنده نه تنها برای حفاظت از حیوانات است بلکه بدین وسیله ما همدردی خود را با جانوران اعلام میکنیم و از این پس هر شخص یا گروهی که دست به این اقدام سنگدلانه بزند به سختی مجازات خواهد شد . 9-قانون حمایت از حیوانات یکی از جالب ترین قوانینی که در دوران نازی ها
تصویب شد قانون حمایت از جانوران بود که امروزه به همان شکل قدیمی و
نازیسمی در کل کشورهای غربی و اکثر کشورهای جهان اعمال میگردد. در سال
1933که نازی ها قدرت را در آلمان به دست گرفتند نه تنها نگران وضعیت زندگی
مردم آلمان بودند بلکه به زندگی حیوانات بومی آلمان نیز به شدت اهمیت
میدادند. در آن زمان در آلمان و اکثر کشورهای جهان شکار کاملا آزاد بود و
شکارچیان در هر فصل و زمانی میتوانستند هر نوع حیوانی را شکار کنند. نازی
ها قانون شکار ملی را در سال 1934 برای حمایت از حیوانات تصویب کردند. در
این قانون یک فصل به عنوان فصل شکار معرفی شده بود و شکار حیوانات در سایر
فصول سال ممنوع بود و با خاطیان هم به شدت برخورد میشد. این قانون بعدها به قانون شکار رایش هم معروف گشت. در سال 1935 این قانون به شکل کامل تری عرضه شد و در آن شکار تعدادی از حیوانات رو به انقراض در آلمان به طور کامل ممنوع اعلام گشت. حیواناتی چون گرگ و گربه ی وحشی اوراسیایی به طور کامل مورد حفاظت دولت و محیط زیست قرار گرفتند.بدون این قانون بدون شک تا امروز بسیاری از گونه های جانوری از جنگل های آلمان ناپدید میشدند. 8-جنبش های ضد تنباکو شایع است که آدولف هیتلر هرگز در زندگی خود
سیگار نکشید و نگذاشت هیچ آلمانی در خانه اش هم سیگار بکشد. آدولف هیتلر
یکی از گرانقیمت ترین و سختگیرانه ترین جنبش های ضد تنباکو را در تاریخ به
راه انداخت. کشورهای غربی دیگر نیز مابین سالهای 1930 تا 1940 اقدامات
مشابهی انجام داده بودند که همگی به طور نسبی شکست خوردند. اما در آلمان با
اقدام نازی ها اوضاع متفاوت بود و آلمان ها در کم کردن مصرف دخانیات بسیار
موفق تر عمل کرد. -آلمان نازی کشیدن سیگار در وسایل حمل و نقل عمومی, رستورانها, سینماها و... را ممنوع اعلام کرد. -وزارت بهداشت آلمان اعلام کرد کشیدن سیگار موجب سقط جنین در خانومهای باردار میگردد -مالیات بر واردات تنباکو بسیار افزایش یافت. -دخانیات ورماخت و سربازان رایش سهمیه بندی شد و به هر سربازی که از دریافت سیگار امتناع میکرد شکلات میدادند. -تبلیغات وسیعی بر ضد دخانیات در آلمان به راه افتاد و پوسترهای تبلیغاتی زیادی در سطح خیابان ها پخش شد. امار مصرف سیگار تا سال 1940 در آلمان نسبت به آمریکا 3/1 بود. پوستر تبلیغاتی زیر برای کاهش مصرف سیگار در آلمان نازی چاپ شده بود: تو سیگار نمیکشی, او تو را میکشد ( می بلعد ) 7-برنامه های رفاهی آلمان نازی یکی از بزرگترین برنامه های رفاهی
عمومی در کل تاریخ را شامل میشد. این برنامه های بسیار وسیع برای رفاه کامل
تمامی مردم آلمان به خصوص کارگران آلمانی در نظر گرفته شده بود. برای
کارگران آلمانی تورهای تفریحی ارزان قیمتی برنامه ریزی شده بود تا خستگی از
تن کارگران بیرون رود. شاید یکی از بزرگترین و شاخص ترین این برنامه ها
امداد زمستانی بود که با تبلیغات وسیع دکتر گوبلز شروع به کار کرد و آدولف
هیتلر با ایجاد یک بنگاه خیریه از مردم خواست تا خودشان به خودشان کمک کنند
و مردم ثروتمند دست مردم فقیر را بگیرند تا در آلمان نازی کسی گرسنه سر بر
بالین نگذارد. این نوع سازمانهای خیریه و کمک رسانی هم اکنون در اکثر کشورهای جهان فعال است. تصویر زیر یکی از صندوقهای دریافت کمک های مردی امداد زمستانی نازی ها را نشان میدهد. 6-فولکس واگن یا اتومبیل مردم یکی از رفاهی ترین طرحهای تاریخ همین فولکس
واگن است. آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی دستور ساخت اتومبیلی را داد که در
عین ارزان قیمتی, شیک و کارآمد هم باشد و اینگونه بود که اتومبیل مردم
طراحی و ساخته شد تا تمامی مردم آلمان بتواند یک وسیله ی نقلیه خریداری
کنند. قانون تولید انبوه این نوع وسیله ی نقلیه ی مردمی و ارزان قیمتی یکی
از معروف ترین قانون های رفاهی آلمان نازی و کل تاریخ است به گونه ای که هر
آلمانی با 990 رایشمارک که معادل قیمت یک موتورسیکلت معمولی است میتوانست
یک خودروی شیک خریداری کند. 5-اتوبان ها ایده ی ساخت شبکه ای از بزرگراه ها که سراسر
آلمان و حتی کشور همسایه اتریش را به هم وصل میکنند تا آن زمان در کل تاریخ
بی سابقه بود. صدها بزرگراه برای سهولت امر انقلاب اقتصادی آلمان نازی
ساخته شد. این طرح نیز بعدها در تمامی کشورهای جهان از جمله انگلستان و
آمریکا پیاده شد. آدولف هیتلر از حامیان سرسخت این پروژه بود و سرانجام
پروژه ی بزرگ اتوبان سازی آلمان با مشارکت حدودا صدهزار کارگر آلمانی کلید
خورد. این طرح علاوه بر شکوفایی اقتصادی و سهولت حمل و نقل یک مزیت بزرگ دیگر نیز داشت و آن اتحاد و انسجام درونی بود که این طرح ملی عظیم برای آلمانها به همراه آورد. 4-پدر موشکهای مدرن امروزی اینکه نازی ها بر روی طرحهای خلاقانه سرمایه
گذاری میکردند موجب شد امروزه دنیا تا به این حد بیشرفت کند. ورنر فون
براون را به عنوان پدر راکت های جهان و گشاینده ی دروازه های ورود به ماه
میشناسند. فون براون عضو حزب نازی و یک افسر اس اس بود. وی با تحقیقات وسیع
خود توانست انواع و اقسام راکت ها را ساخته و تست کند و سرانجام موشک
بالستیک وی 2 را بسازد.
پس از جنگ جهانی دوم براون به آمریکا مهاجرت کرد و تابع این کشور شد سپس به عنوان یکی از رئیسان سازمان فضایی ناسا شروع به کار کرد. وی در ساخت چندین کاوشگر آپولو مشارکت داشت و در واقع طرح اصلی سفر به ماه متعلق به براون بود که در سال 1969 به واقعیت تبدیل شد بله یک نازی دروازه های ورود به ماه را بر روی زمینیان گشوده بود.البته ابداعات براون منجر به تولید یکی از مخرب ترین سلاح های جنگی یعنی همین موشکهای بالستیک نیز شد. 3-نوآوری در فیلم نازی ها به دو هنر فیلم و موسیقی توجه زیادی
داشتند و در امر تبلیغات بسیار از آنها استفاده میکردند. نخستین نوار
مغناطیسی ضبط شده متعلق به یکی از سخنرانیهای آدولف هیتلر است. همچنین
نخستین فیلم تبلیغاتی برای یک دولت یا حزب نیز متعلق به آلمان نازی
است.بسیاری از تکنیک های سینمایی که در فیلم برداری از المپیک 1936 برلین
استفاده شد تا سالهای بعد نیز در هالیوود استفاده میشده است. ساخت فیلم دو ساعته ی پیروزی اراده به کارگردانی لنی ریفنشتال با بودجه ی نامحدود یکی از نقاط عطف دنیای سینما است. در این فیلم تبلیغاتی برای اولین بار دوربین فیلم برداری بر روی یک جرثقیل سوار شد و همچنین از ریلهای کوچکی بر زیر سه پایه ی دوربین استفاده شد تا در حال حرکت نیز بتوان فیلمبرداری کرد. این دو شیوه یعنی فیلم برداری بر روی جرثقیل و فیلم برداری بر روی ریل و در حال حرکj شالوده ی فیلم برداری در فیلم های نوین و امروزی را بنا نهاد. ریفنشتال تا زمان مرگش نیز در حال فعالیت بود آنچنان که سال ۲۰۰۲م در تدارک فیلم مستندی تحت عنوان «خیال عمیق» بود. لنی ریفنشتال (هلن برتا امیلی)، هشتم سپتامبر سال ۲۰۰۳ در سن صد و یک سالگی درگذشت. بعد از مرگش، آسوشیتدپرس او را این گونه معرفی کرد: پیشتاز در تکنیک فیلم و عکس . روزنامه های آلمانی نیز با اشاره به این که: ((لنی ریفنشتال جایگاه خاصی را در سینما تصاحب کرده است, از او تجلیل کردند. همچنین درباره فیلم های مستند او بیان شد که: چون طوفان تگرگی در عرصه فیلم سازی بوده و استفاده از تکنیک های پیشتازی چون کرین، ترکینگ ریل آن هم به صورت هم زمان، او را لایق ستایش می کند. لنی ریفنشتال به سبب منع از فیلم سازی در سال های ۱۹۵۲ و ۱۹۵۶ به حکم دادگاه ضدنازی دیگر موفق به ساخت فیلمی نشد. اما برای به انجام رسانیدن انبوه طرح های مستند و سینمایی اش حتی تا اواسط دهه هشتاد جنگید. از این رو خودش در بزرگداشتی که به مناسبت تجلیل از مقام اجتماعی و هنری وی - به عنوان هنرمند ترین زن قرن بیستم - در مارس ۱۹۷۹م در کلرادو برگزار شد، عنوان کرد: بال های مرا قطع کرده اند، پس من نیز مُرده ام )). 2-ابداعات مد سبک لباس پوشیدن نظامیان آلمانی بسیار خاص و
در کل تاریخ بی سابقه بود. در تولید این لباسها از چرم اصل و پوست گاو
استفاده میشد. مدل و رنگ بندی لباسها بسیار زیبا و خلاقانه بود. چکمه های
نظامی چرمی ساق بلند با لباس های سیاه و اندامی کلاه دولا دولا ی لبه دار
با آرم ها و علائم زیبا و براق باعث میشد سرباز اس اس به شمایل یک فرد فرا
زمینی در آید. همچنین بنیانگزار شرکت عظیم آدیداس(Adidas) یعنی آدولف داسلر خود یک نازی بود. کفشهای ورزشی وی که به پای ورزشکاران آلمانی در المپیک 1936 برلین بود چشم همگان را به خود خیره کرد. داسلر بعدها در طول جنگ جهانی دوم برای نظامیان آلمانی پوتین و چکمه میساخت. رودلف داسلر برادر آدولف داسلر که خود یک نازی سرسخت نیز بود شرکت تولید کفش و لباس های ورزشی پوما(Puma) را بنیان نهاد. از طرف دیگر هوگو باس طراح خلاق و بزرگ یونیفرم های اس اس و ورماخت نیز یک نازی دو آتشه بود و هم اکنون نیز برند هوگو باس یک برند اعلا به حساب می آید. ابداعات نازیها در تولید کفش و یونیفرم های نظامی-ورزشی هم اکنون نیز در بسیاری از کشورهای جهان دنبال میشود 1-پیشرفت های پزشکی متاسفانه در این بخش از مقاله به شایعه های
بسیاری دامن زده شده است. به گفته ی منابع خیالی غربی پزشکان آلمانی در
اردوگاههای کار اجباری داخائو و آشویتس بر روی یهودیان آزمایش های غیر
انسانی انجام میدادند تا با مکانیزم بدن انسان بهتر آشنا شوند. از ترجمه ی
این بخش از مقاله معذورم.
فقط به عنوان یکی از ابداعات و پیشرفت های پزشکی نازی ها به عمل احیای قلب بیمار به وسیله ی بای پس اشاره میکنم که هم اکنون نیز یکی از اصلی ترین روش های احیا به شمار می آید . منبع : http://listverse.com/2011/01/31/top-10-things-the-nazis-got-right نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه 18 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
توبن : بدلیل اظهار نظر درباره هولوکاست 5 بار زندانی شدم !
فردریک توبن آلمانی که در حال حاضر در استرالیا زندگی میکند یکی از شاخصترین چهرههای منتقد هولوکاست در جهان به شمار میرود. وی تا کنون 5 جلد کتاب در همین خصوص به رشته تحریر در آورده است. وی طبق اظهاراتش هر بار که زندانی شده است اقدام به تألیف یک کتاب با موضوع نقد و انکار هولوکاست کرده است. توبن به دلیل مخالفتها و انتقادهای آشکار خود با صنعت هولوکاست 5 بار در آلمان، انگلیس و استرالیا حبس شده است. دولتهای غربی به منظور جلوگیری از فعالیتهایش، از روشهای مختلفی همچون توقیف کردن آثار، محکوم به زندان کردن و ورشکسته کردن، همواره وی را تحت فشار قرار دادهاند. این منتقد و استاد آلمانی با اشاره به خفقانی که غرب و صهیونیسم در خصوص هولوکاست ایجاد کردهاند اظهار داشت:« در احمدی نژاد در سازمان ملل و زیر سؤال بردن مجدد هولوکاست و 11 سپتامبر مرا بسیار خوشحال کرد.» به نظر وی بحث هولوکاست و 11 سپتامبر با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند و بر اساس سناریوی غرب و صهیونیسم پایه ریزی شدهاند. توبن در ادامه سخنان خود افزود: صهیونیسم و غرب هر فردی را که حتی در خصوص هولوکاست سؤالی بپرسد محکوم و کاری میکنند که آن شخص برای همیشه از کار خود پشیمان شود. وی در خصوص نحوه زندانی شدن و دلیل محکوم شدن خود صحبت کرد و گفت که در استرالیا به 4 دلیل محکوم به زندان شدم: 1- اینکه گفتم تعداد کشته شدگان 6 میلیون یهودی نبود. 2- اینکه اتاقهای گاز در آشویتز لهستان را زیر سؤال بردم. 3- گفتم که هولوکاست یک صنعت است. وی افزود: محکومیت های من تحت عنوان قانون تبعیض نژادی صورت گرفته و من به همین خاطر محکوم به تبعیض نژادی شدم. بر اساس قانون تبعیض نژادی هر اقدامی که احتمال داشته باشد به یک نژاد توهین و حمله کند مشمول محاکمه و مجازات خواهد شد. در انگلیس نیز به جرم جرایم سایبری، نژادپرستی، بیگانه هراسی ، 2 ماه زندانی شدم. توبن ادامه داد: یهودی ها خود را یک نژاد میدانند و میگویند مسلمان و مسیحی یک مذهب است و ما از آنها برتریم. کاری كه ما در استرالیا در حال انجام آن هستیم این است که بگوییم اگر یهودی یک نژاد است پس مسلمان و مسیحی هم یک نژاد است. برخورد غرب با هولوکاست سرشار از نقض حقوق بشر است. من در دادگاه حق صحبت کردن، دفاع کردن یا ارائه مدارک و شواهد و مستندات نداشتم و این خود نقض کامل حقوق بشر است. یکی از قاضیهایی که به پرونده من رسیدگی میکرد به من حکم و دستور داد که در رابطه با هولوکاست سکوت کنم و حرفی نزنم. همان شخص که نقض کننده حقوق بشر بود چند سال بعد رئیس کمیته حقوق بشر استرالیا شد و من به صورت اتفاقی دوباره با وی ملاقات کردم و همانجا از او پرسیدم: حقیقت حقوق بشر شما کجاست؟ او هیچ پاسخی نداد چون جوابی برای سوال من نداشت. توبن در خصوص روشهای مقابله با گفتمان موجود در غرب و رفتارهای دوگانه آنان با موضوع حقوق بشر و تبعیض نژادی گفت: تنها راه شکست استیلای رسانهای غرب و صهیونیست و برخورد ناعادلانه و دوگانه آنان با موضوعاتی نظیر حقوق بشر و تبعیض نژادی، برملا کردن مکانیسم و دروغهای آنان و ارائه شواهد و مدارک معتیر و موثق است. وی افزود: برای آشکار ساختن پوچ بودن تمامی ادعاهای آنان باید از آنها پرسید که تعریف آنها از نژاد پرستی، حقوق بشر و دیگر مسائل چیست. مطمئنا آنان پاسخ واضح و روشنی ندارند و مثل احمدی نژاد که در سازمان ملل هولوکاست و 11 سپتامبر را زیر سوال میبرد آنها شروع به ترک کردن جلسه میکنند. پاسخ آنها همین است چون هیچ دلیلی ندارند. همین نشان دهنده ضعف و بی اساس بودن ادعاهای آنها خواهد بود و این یعنی شکست. آنها مردم را فقط فریب میدهند. سید نظامالدین موسوی نیز در این دیدار ضمن نام بردن از افسانه هولوکاست و 11 سپتامبر به عنوان یک صنعت در جهان خاطر نشان کرد: هر کس که علیه صنعت هولوکاست لب به سخن بگشاید مورد هجمه صهیونیسم و غرب قرار میگیرد و هرگونه فعالیت و یا حتی تحقیق و پژوهش در خصوص هولوکاست را به صورت کاملا ناعادلانه و یکطرفه محکوم و مجازات میکنند که این خود مصداق بارز نقض حقوق بشر توسط غرب است. موسوی در ادامه سخنان عنوان کرد: از آنجایی که غرب و صهیونیسم هیچ مدرکی برای اثبات افسانه هولوکاست ندارند همواره در تلاشند با ایجاد فضای خفقان در کشورهای خود و جهان از این حقیقت طفره بروند و با زدن برچسبهایی نظیر نژادپرست، یهودستیز، نازی و ... منتقدان و حقیقت جویان را مورد محاکمه قرار میدهند. مدیر عامل خبرگزاری فارس در ادامه سخنان خود اظهار داشت: 11 سپتامبر نیز همانند هولوکاست تبدیل به یک صنعت شده که همانند افسانه هولوکاست هیچ فردی اجازه تحقیق و زیر سؤال بردن ماهیت و حقیقت آن ندارد و هر فردی که بر خلاف آن عمل کند سریعاً برچسب نژادپرست به وی زده خواهد شد. موسوی همچنین به مساله حقوق بشر در غرب اشاره و بیان داشت: یکی دیگر از مسائل مهمی که بعد از هولوکاست برای ایران اهمیت دارد، برخورد دوگانه غرب با حقوق بشر است که البته عدم امکان تحقیق و پرسش در خصوص هولوکاست و محکوم کردن منتقدان و اندیشمندان این حوزه نیز خود مصداق نقض حقوق بشر است. وی افزود: مساله ما این نیست که بخواهیم انکار کنیم که مثلا یهودیان را کشتهاند یا خیر بلکه مساله مهم این است که چرا در مورد این موضوعات دوگانه برخورد میکنند؟! یعنی حتی اگر به فرض مثال هولوکاستی هم وجود داشته باشد، صنعت هولوکاست نباید بهانهای برای این بشود که فلسطینیان مورد ظلم قرار بگیرند. اگر واقعا برخوردی که با هولوکاست می شود و آنرا به نژاد پرستی ارتباط میدهند، پس آیا اتفاقات اخیری که در انگلیس رخ داد و برخوردی که با گروههای نژادی شد نیز شامل همین قانون و نوعی نژادپرستی محسوب میشود یا خیر؟! مدیرعامل خبرگزاری فارس اظهار کرد: باید مردم دنیا را که تحت سیطره هژمونی صهیونیستها قرار دارند با این حقایق و مدارک آشنا ساخت. کتاب ها و مقالات تخصصی فقط طیف خاصی از مردم را در بر میگیرد. اما این موضوعات باید همگانی شوند و اندیشمندان و محققان باید با ارائه کارهای عامه پسند و غیرپیچیده و تخصصی اذهان عمومی را با ابعاد مختلف افسانه هولوکاست و فریب بزرگ 11 سپتامبر آشنا و سناریوی دروغین صهیونیسم را برملا کنند. راه عمومی کردن این موضوعات نیز استفاده از روشهای نرم و ملموس برای عامه خواهد بود. یک تصویر یا مدرک یا حکم گاهی اوقات میتواند بیشتر از چند کتاب بر اذهان مردم تاثیر بگذارد و ذهن مردم را از فریب و نیرنگ غرب و صهیونیست آزاد و آگاه کرد. منبع : خبرگزاری فارس نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 17 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
واقعیت هایی از هیتلر که بازگو نمی شود !
هیتلر در سرتاسر جنگ، هرگز به مراکز غیر نظامی حمله نکرد. ولی این به اصطلاح ابرقدرت ها بودند که با هدایت لابی های یهودی به غیر نظامیان وحشیانه حمله ور شدند. در جنگ های جهانی باید فقط طرف های درگیر، با هم بجنگند. نه اینکه کشورهای بیطرف در این آتش بسوزند. کشور نازنین ما، ایران، در جنگ اعلام بیطرفی کرده بود و سیگنالی هم به دست نیامد که ایران بیطرفی را نقض کرده باشد. چه حقی داشتند مدعیان حقوق بشر به خاک ما حمله کنند و آن را اشغال نمایند؟ روسیه از شمال و انگلستان از جنوب، ایران را که در مسیر استقلال بود را تسخیر کردند و اجازه ندادند قوم آریا بتواند به گذشته پر شکوهش برگردد. دیدیم که پس از اشغال ایران هم در صدد برآمدند ایران را تجزیه کنند و قائله آذربایجان را همین مدعیان حقوق بشر، به راه انداختند و رفتند. استالین بیشتر به یک لات چاقو کش خیابانی شباهت داشت تا یک رئیس حکومت. ترومن همینطور. چرچیل با استفاده از قدرت نظامی چندین کشور، توانست نام خود را بعنوان یک سیاستمدار برجسته مطرح کند. کیستند اینان؟ اما هیتلر، بنیانی را نهاد که آلمان هنوز هم قدرت اول اقتصادی اروپا است. عصر طلایی آلمان بنا به روایت مورخین همان دوران رایش سوم بوده است. هیتلر یک آریایی بود. نشان های ارتش و پرچم و در کل همه نشان های آلمان نازی برگرفته از فرهنگ ایرانی بود. دوست خوبم، من نمی توانم بپذیرم که نژاد برتر وجود ندارد. آدم نژاد پرستی نیستم، ولی مدت هاست پرسشی دارم که هرگز هیچ کس نتوانسته پاسخ آن را بدهد. چرا باید همه اقوام بی تمدن و بی فرهنگ مانند ترک ها، تازیان و اروپاییان، به همراه قوم بنی اسرائیل، نژاد خود را برتر بدانند ولی تا به آریایی ها می رسد، این حرکت زشت می شود؟تازیان در سایه احساس برتری نژادی توانستند بار خود را ببندند و تمام منابع ما را غارت کنند و در بهترین وضع زندگی کنند. ترکان همینطور. و سده هاست اروپاییان هم همینطور. و در قرن حاضر هم قوم بنی اسرائیل همینطور. از اینرو این سخن را می گویم که از ایرانیان زمانی حق توحش می گرفتند، دو دوره کاپیتولاسیون داشتیم و از همه بدتر احساس برتری نژادی بود که مستشاران عمدتاً انگلیسی در ایران داشتند. کسانی که این افکار را به دنیا تزریق می کنند در پی از بین بردن بنیان های نژادی و اندیشه وطن جهانی هستند تا بتوانند خیلی راحت تر کشورها را تحت سلطه خود در آورند. ضمن اینکه در سایه قدرت اقتصادی اقوام بی بنیه و نوخواسته که هیچکدام از مراحل تمدن را طی نکرده اند، مانند بنی اسرائیل، این سخنان خود را می توانند به دنیا تزریق کنند. زیرا آنها همواره بازنده تاریخ بوده اند. همواره برده و همواره در پایین ترین اقشار اجتماع بوده اند. ثروتمندانشان هم در تاریخ، ارج و قربی نداشتند، چه رسد به افراد عادی شان. یعنی همان نظام کاپیتالیسم، اینها را پس زده است. حال چه شده که پرچم کاپیتالیسم دستشان گرفته اند، نمی دانم. ما آریایی ها بیشترین خدمت را به تمدن بشری کرده ایم. ما بودیم که توحش را در جنگ ها از ریشه کندیم. ما بودیم که نخستین منشو.ر حقوق بشر را نوشتیم. با شکوه ترین تمدن تاریخ را ما داشته ایم. بسیاری از مفاهیم جاریه در علم اقتصاد، حسابداری، مدیریت و بازرگانی از ایران ما ریشه دارند. از دوستان می خواهم بدون تعصب و بدون پیش داوری در رشته های خود به واکاوی بپردازند تا ببینند که ما ایرانیان چه نقش بزرگی در تاریخ دنیا و در پیشرفت علم در دنیا داشته ایم. درباره جنگ جهانی دوم هم باید بگویم که آلمان آغازگر جنگ نبود. اصلاً جنگ در سال 1939 و با حمله آلمان به لهستان آغاز نشد. جنگ 5 سال قبل از آن در سال 1934 آغاز شده بود. منتها نه در فاز نظامی. لابی های یهود بهترین راه برای استثمار ملت ها را استثمار در بخش مالی می دانند. بحران مالی سال های 1929 تا 1934 که از آن بعنوان بزرگترین بحران بازارهای مالی در قرن 20 یاد می شود، یک بحران ساختگی بود. به مانند بحران سال های 1974 تا 1979 و همچنین بحران کنونی. آلمان و ایران در آن دوران رو به رشد بودند. این رشد هم می توانست منجر به بیداری قوم آریا و قطع دست لابی های یهود از منابع کشورهای گوناگون شود. فرهنگ پارسی فرهنگی برآمده از احترام به حق حاکمیت ملت ها است. چیزی که قوم بنی اسرائیل هرگز نمی تواند آن را درک کند. خب، آن بحران را بوجود آوردند تا اقتصاد آلمان را زمین بزنند. همین طور هم شد. وقتی تراز تجاری آمریکا که پس از بحران در سال 1936 منتشر شد را ببینیم، به این نتیجه می رسیم که در تمام مدت دوره بحران، تراز تجاری آمریکا مثبت بوده و با آهنگ افزایشی زیاد می شد. هیتلر به درستی می گوید که لابی های یهود او را وادار به جنگ کردند. براستی باید صرف نظر از هر پرسمانی برای احترام به مدافعان آلمان به پا خواست و به آنها آفرین گفت. چرا که مردانه جنگیدند و نخواستند با ابزاری مانند بمب اتم، کار خود را پیش ببرند. به هر روی تا زمانی که حکومت دنیا دست آدم های با لیاقت نیفتد، جهان اصلاح نخواهد شد. امیدوارم خلع ید لابی یهود را از منابع کشورهای مختلف به ویژه ایران اهورایی را شاهد باشیم.هیتلر از قدرت سخنوری بالائی برخوردار بود که همه را تحت تأثیر قرار می دادهیتلر اصلاح های زیادی ایجاد کرد. تورم را مهار کرد و راه حل سریع بیکاری را در کنترل واقعی دستمزدها و قیمت ها می دانست. هیتلر برای امنیت خاطر و تأثیر روانی و همین طور سهولت تردد مناسب مردم آلمان، ماشینی کوچک و صرفه جویانه به بازار آورد که هر آلمانی طبقهٔ متوسط بتواند آن را داشته باشد. یکی از متخصص های علوم تربیتی حزب نازی نوشته است: هدف آموزش ما این است که شخصیت و ویژگی اخلاقی شکل بیابد. ما به هیچ وجه قصد نداریم بچه های مان را جوری تربیت کنیم که به دانش پژوهان مینیاتوری کوچک بدل شوند... بنابراین، من می گویم اجازه بدهید ما حدود ۴ و ۵ کیلو دانش، کمتر داشته باشیم، ولی ۱۰ کالری بیشتر اخلاق و شخصیت داشته باشیم. هیتلر در ۴ سال زمامداری خود، معیار بهداشت را آن قدر بهبود بخشیده بود که بسیاری از افراد بیگانه تحت تأثیر قرار گرفته بودند. سر آرنولد ویلسون، عضو مجلس آلمان در نوشته های خود گفته بود: مرگ و میر کودکان فوق العاده کاهش یافته است و از بریتانیای کبیر فوق العاده کمتر شده است. تا حالا سابقه نداشته است که شمار مراجعه کننده ها به دادگاهی جنائی تا این اندازه کم شده باشد. دیدن قدرت جوان های آلمانی شادی برمی انگیزد، حتی بیچاره ترین افراد خیلی بهتر از گذشته ها لباس می پوشند و چهرهٔ شادشان نشان از این دارد که از نظر روانی بهبود یافته اند.آدولف هیتلر رهبر افسانه ای رایش سوم را می توان بزرگترین مرد اروپا در کل تاریخ اروپا دانست. کسی که در جوانی خرج خود را با کشیدن نقاشی بدست آورده و سپس در جنگ جهانی اول به عنوان سرباز در ارتش آلمان خدمت کرد و پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم همانند هر آلمانی میهن پرست دیگری خشمگین شده و پس از همکاری با یک حزب با ارده ای نیرومند خود را به رهبری آلمان رساند و برای چند سال آلمان را در بهترین دوره ی تاریخ خود قرار داد. آدولف هیتلر فرزند آلویز هیتلر در 20 آوریل 1889 در براناو ام این در اتریش- مجارستان چشم به جهان گشود. نام هیتلر را به گونه های مختلفی از جمله هیدلر، هویتلر و … تلفظ می شده است. پس از مرگ پدر و مادرش و عدم قبولی در آکادمی هنر های زیبا به آلمان رفت. هیتلر مدت ها بیکار بود و تنها از راه نقاشی پول بدست می آورد.با آغاز جنگ جهانی اول آدولف هیتلر به ارتش آلمان و هنگ باواریا پیوست. او در نبرد های مختلفی در جبهه غرب شرکت کرد و به درجه ی سرجوخگی رسید. او در جنگ به عنوان امربر کار می کرد و از نظر همه امربر ها و افسران او سرباز بی باکی بود و هر زمان که برای انجام ماموریت به یک داوطلب نیاز بود او داوطلب می شد. او دو بار در جنگ مجروح و مدتی نیز کور بود و تا پایان جنگ بخاطر دلاوری هایش شش نشان جنگی دریافت کرد که نشان صلیب آهنین درجه یک را می توان مهم ترین آن ها دانست. نشانی که به کمتر سرجوخه ای داده می شد.با شکست آلمان در جنگ جهانی اول (در سال 1918) هیتلر به حزب کارگر پیوست و سپس با سخنرانی های آتشینش توانست تعداد اعضای حزب را بیشتر کند. بخاطر سخنرانی هایش به عنوان مسئول تبلیغات حزب منصوب شد و با وارد کردن همرزمانش به حزب آن را تا حد زیادی گسترش داد و سرانجام به رهبری حزب رسیده و نام حزب را به « ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» تغییر داد و پرچم صلیب شکسته را به عنوان پرچم حزب انتخاب نمود. پس از اینکه وی به رهبری حزب رسید با پشتیبانی ژنرال لودندورف ژنرال نامی آلمان در جنگ جهانی اول اقدام به یک کودتا در باواریا کرد اما در کودتا شکست خورده و در سال 1924 به زندان محکوم شد. او در دادگاه نطق آتشینی ایراد کرد که همه را به تحسین واداشت. هیتلر در زندان جلد اول کتاب معروفش نبرد من رو نوشت و نه ماه پس از حبس از زندان آزاد شد. کتاب نبرد من در آلمان از محبوبیت به سزایی برخوردار بود به طوری که پس از انجیل پرفروس ترین کتاب آلمان شد.پس از آزادی از زندان هیتلر متوجه شد که باید به شیوه ی قانونی پیش برود. در نتیجه تا حد امکان فعالیت سازمان های نظامی حزب را کنترل کرد و مجددا فعالیت حزب را گسترش داد و سرانجام در سال 1933 به صدارت اعظمی آلمان رسید و با مرگ رئیس جمهور هیندنبورگ در سال 1934 رسما پیشوا و صدراعظم آلمان شد. هیتلر پس از قدرت یابی پیمان ورسای را آرام آرام لغو کرد. ارتش آلمان را از صد هزار نفر به سیصد هزار نفر گسترش داد و نیروی هوایی را در 1935 تاسیس کرد و طولی نکشید که آلمان را به یکی از بزرگترین قطب های نظامی و اقتصادی جهان کرد.برخی از ویژگی های هیتلر:هیتلر ویژگی های منحصر به فردی داشت. در مدرسه او در رشته تاریخ دانش آموزش قابلی بود و پس از آن در نقاشی و به ویژه معماری استعدادی از خود نشان داد. از ویژگی های منحصر به فرد او می توان اراده ی خارق العاده ی او را مثال زد. اراده ای که او را از خیابان های وین به نبرد های سخت فرانسه در جنگ جهانی اول و سپس به رهبری آلمان رساند. اراده ای که باعث شد حداقل برای مدتی کوتاه به اتحاد تمام سرزمین های آلمانی عمل جامه ی عمل بپوشاند. چنین رویدادی در تاریخ آلمان تنها در دوره هیتلر روی داد. هیتلر حیوانات را نیز بسیار دوست داشت و یک سگ به نام « بلوندی» هم داشت. زمانی که هیتلر به دیدن فیلم می پرداخت هنگام شکار یک حیوان در فیلم چشمانش را با دستانش می گرفت. زمانی که قناری کاخ صدارت اعظمی مرد هیتلر مدت ها ناراحت بود و برای قناری گریه می کرد. علاقه ی هیتلر به پول بسیار کم بود. او نه در جوانی که فقیر بود و نه در دوران صدارت اعظمی و رهبری خود به پول علاقه ای نشان نمی داد و حتی حقوق صدارت اعظمی خود را دریافت نمی کرد و تنها در آمدش پول حاصل از فروش کتاب نبرد من بود و اگر هم در ساختمان های مجلل زندگی می کرد نه بخاطر علاقه اش به پول بلکه بخاطر عظمت و بزرگی آلمان بود. هیتلر خود را سرباز می دانست و غذای ساده می خورد، نه سیگار می کشید و نه مشروب میاشامید و گوشت هم نمی خورد زیرا معتقد بود که گوشت انسان ها را مانند حیوانات وحشی می کند. نفرت هیتلر از سیگار به حدی بود که بار ها به این فکر می کرد که در جیره سربازان به جای سیگار به آن ها شکلات بدهد اما اطرافیانش با این کار مخالفت کردند. در مسئله دین هیتلر را می توان یک کاتولیک معتقد دانست. البته او مذهبی و متعصب نبود اما با توجه به آن چه از وی می دانیم وی به خدا و مذهب کاتولیک معتقد بود و البته علاقه ای هم به دین شینتو و اسلام داشت به طوری که در زمان وی برلین مرکز گروه های اسلامی ضد استعمار شده بود و حتی در اس اس یک لشگر اسلامی تاسیس شد. نفرت هیتلر از یهودی بسیار زیاد بود. هیتلر که خود از سربازان جبهه ی جنگ جهانی اول بود و چهار سال به سختی نبرد کرده بود یهودیان را دلیل شکست آلمان می دانست و معتقد بود یهودیان خود را آلمانی نمی دانند. هیتلر زمانی که زخمی شده بود و سفری به خاک آلمان کرد در نهایت تعجب دید که تقریبا تمام یهودیان منشی و تمام منشیان یهودی هستند و بر عکس در میدان نبرد کمتر یهودی دیده می شود. این وضع او را به قدری خشمگین کرد که تصمیم گرفت به جای استراحت فورا به جبهه بازگردد. علاوه بر اراده دلاوری هیتلر بر همگان آشکار است به طوری که برخی می گویند در جنگ جهانی اول چهار سرباز و به گفته ی برخی دیگر پانزده سرباز متفقین را در یک مرتبه اسیر کرد!!! هیتلر به داشتن زن و فرزند علاقه نداشت زیرا معتقد بود اگر زن و فرزند داشته باشد توجهش از سرزمینش آلمان منحرف می شود و باید ماموریت الهی خود را به پایان برساند. از ویژگی های بارز دیگر آدولف هیتلر عشق او به آلمان بود و در واقع او در عشق به آلمان فنا شده بود. همانند بعضی شاهان و دیکتاتور ها سرزمینش را برای خود نمی خواست بلکه بر عکس خود را برای سرزمینش می خواست. به همین دلیل زمانی که نیروهای شوروی در نزدیکی کاخ او بودند و فهمید که دیگر نمی توان پیروز شد با اوا براون ازدواج و سپس خودکشی کرد. با وجود اینکه پیش از خودکشی عده ی بسیار زیادی از او خواستند برلین را ترک کند اما او خود را یک سرباز می دانست و معتقد بود باید عقب نشینی نکرده و از دستور اطلاعت کند. در نتیجه تصمیم چون از نظر بدنی خود را بسیار ضعیف می دانست و قادر به گرفتن سلاح بدست و رزم با دشمن نبود خودکشی کرد. هیتلر با خودکشی خود ایمان به ناسیونال سوسیالیسم، اطاعت از دستور و جان دادن در راه میهن را نشان داد.چکامه هیتلر با نام مادرگردآوری: Jochenاین چکامه در سال 1923 سروده شده است :آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛و چشمان گرانبها و با ایمان او،زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمیبینند؛زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند،و برای گام برداشتن نمیخواهند او را یاری دهند؛در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر،با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن،زمانی که اندوهگین است،بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی،اگر از تو چیزی میپرسد،او را پاسخگو باش،و اگر دوباره پرسید،باز هم پاسخگو باش،و اگر دگربار پرسید، دگربار پاسخش گو،نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه،واگر تو را به درستی درنمی یابد،شادمانه همه چیز را برای او بازگو،ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ،که دهان او دیگر هیچ درخواستی را بیان نمیکند . در گفتگویی با بانو پائولا هیتلر، خواهر پیشوا آدولف هیتلر، در 5 جولای 1946، ایشان در مورد رفتار پیشوا با مادرشان چنین میگویند :" در این دوران مادرم بسیار بیمار بود، بسیار اندوهگین بودیم. با یاری من، برادرم آدولف با مهربانی و دلسوزی تمام ،در این دوران زندگی مادرم، از او پرستاری میکرد و در این کار خستگی ناپذیر بود. او میخواست تمامی آرزوهایی را که احتمالاً مادرم داشت، بر آورده سازد و تمامی اینها را برای نمایاندن عشق سرشار خود به او میکرد ."این را با رفتار امپریالیست های کمونیست و لیبرال دموکرات کنار هم بنهید. آنان با پرداختن برنامه هایی که گسترنده ی تباهی و فساد است، تنها در راستای نابودی بنیان خانواده و خاموشی چراغ این نهاد ورجاوند گام مینهند که نمونه های فراوان و برآیند آن را در دنیای کنونی میبینیم. برای نمونه در روزهای نخستین ماه سپتامبر سال 2007 ، خبرنگاری زبده برای تمجید از شیوه نازی ها در اهمیت دادن به خانواده و ارزش "مادری " از کار برکنار شد (میتوانید خبر آن را در خبرگزاری BBC ببینید). باشد که با پیروی از فرهنگ گرانسنگ و گوهربار ایران زمین و آموختن از پیشوا آدولف هیتلر تلاش این جنایتکاران (شاید این کار از بزرگترین جنایات آنان باشد) را ناکام گذاریم . امیدواریم که همگان با پیروی از پیشوا آدولف هیتلر، جایگاه مادر را در زندگی خود دریابند و بیش از پیش این هستی بهشتی و آسمانی را گرامی بدارند .هیتلر مخالف ساخت سلاح هسته ای بوداتو اسکورزنی در کتاب خود جنگ ناشناخته می نویسد :طبیعی است که سربازی که برای میهنش می جنگید،درک کند که اورپا درمعرض خطر هولناکی قرار دارد و بخواهد که به پیروزی نایل شود. سر انجام شهرهای آلمان نیز هدف هواپیماهای انگلیسی و آمریکایی قرار گرفتند . از ماه مه ۱۹۴۲ هزاران بمب افکن برفراز کلن و سپس اسن ، دوئیسبورگ ، هامبورگ ، مانهایم ،دورتموند و چندین شهر دیگر تخم ویرانی و مرگ پاشیده بودند . فقط کارخانه های ما موردحمله قرارنمی گرفتند.فرشی از بمب ها ده ها هزار زن و کودک را قتل عام می کرد . درژوئیه ۱۹۴۳ پس از آنکه هواپیماهای دشمن 9000 تن بمب انفجاری و آتش زا بر روی هامبورگ ریختند شهر مانند مشعل شعله ور می سوخت . دشمن انتظار داشت با این کار ملت آلمان راعلیه حکومتش به قیام وادار کند و یک انقلاب به سبک بلشویکی آلمان را وادار به تسلیم کند . این نظریه ای بود که ف. لیندمن مشاور روانشناسی نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در 30 مارس ۱۹۴۲ به چرچیل داده بود .طبق این نظریه ۵۲ شهر آلمان با بیش از صدهزارجمعیت باید با خاک یکسان می شد .اتو اسکورزنی فرمانده کماندوهای آلمان نازیدر نظرمورخان آینده بی شک عجیب به نظرمی رسد که هیتلر بمب اتمی را نساخت درحالی که از نظر تئوری و عملی امکان ساختن آن را از سال 1938 داشت ! در واقع در اوخر آن سال بود که پروفسور اوتوهان و پروفسور اشتراسمان آزمایش شیمیایی شکافتن اتم را انجام دادند. هان در 1944 جایزه نوبل شیمی را دریافت کرد .پس از جنگ بسیاری از فیزیکدانان آلمانی اعلام داشتند که با تمام قوا کوشیده اند که هیتلر به بمب اتمی دست نیابد . به عقیده من اگر این اشخاص راست گفته باشند ، کارشان به هیچ وجه موجب افتخار نیست . اما در این زمینه واقعیت چیز دیگری است . ملاقات با هیتلراز سال 1939 توجه هیتلر به امکانات شکفت انگیزی که در نتیجه شکافتن اتم در اختیارش قرار می گرفت ، جلب شد . من اطلاع دارم که در پائیز 1940 گفتگوی مفصلی در این خصوص با دکتر تت وزیر تسلیحات به عمل آورد . عقیده او هیچ گاه تغییر نکرد .فکر می کرد استفاده از نیروی اتمی در مقاصد جنگی مترادف با پایان بشریت خواهد بود .آلبرت اشپر در کتابش موسوم به در قلب رایش سوم که در 1969 منتشر شد ناچار اذعان می کند که هیتلر ازچشم انداز اینکه در دوران زمامداری او کره زمین تبدیل به ستاره ای شودکه در شعله آتش می سوزد به هیچ وجه خشنود نبود . در اینجا مایلم یک خاطره شخصی را نقل کنم :در سال ۱۹۴۴ به قرار گاه کل هیتلر احضار شدم . حمله آردن در حال تدارک بود و پیشوا می خواست دستورات اولیه را درباره عملیات گریفون به من بدهد . در آن هنگام گفتگوهای زیادی درباره سلاح های سری آلمان می شد و دکتر گوبلز در این کار نقش مهمی داشت .شایعات عجیبی درباره ساختن و حتی موجود بودن سلاح های شگرف و نابود کننده رواج داشت . گفتگو از سلاح وحشتناکی بود که بر پایه رادیو اکتیو مصنوعی قرار داشت .من بدون آنکه کارشناس فیزیک اتمی باشم می دانستم که امکان دارد با آزاد کردن انرژی اتمی اورانیوم یک بمب انفجاری ساخت . چیزی که در این مورد توجهم را جلب کرده بود ،حمله خرابکارانه به کارخانه آب سنگین نروژ در اوایل 1943 و بمباران هایی بود که درپائیز بعد به کارخانه مزبور آسیب شدید وارد کرده بود.افزون برآن یکی از کشتی های ما که آب سنگین حمل می کرد ، غرق شده بود .وقتی به قرار گاه کل رسیدم ، به من گفتند هیتلر بیمار و بستری است ، با وجود این مایل است فوراً با من گفتگو کند . تصور می کنم یکی از معدود دیدارکنندگان و شاید تنها دیدار کننده ای بودم که پیشوا در بستر بیماری پذیرفت . قیافه هیتلر بسیار تغییر کرده بوده ، لاغر شده ولی ذهنش همچنان روشن و تیز بود . از اینکه مرا در چنین حالتی می پذیرد معذرت خواست و خواهش کرد در کنار بسترش بنشینم . آنگاه هدف های استراتژیکی و تاکتیکی حمله آردن وتصور ذهنی خود را از عملیات گریفون به سرعت برایم تشریح کرد .دربرابرخود مردی را می دیدم که حتی الامکان از زینت و تجملی که می گفتند به اوشخصیت می دهد عاری بود.به تدریج که صحبت می کرد ازصدای کلفت ولی متعادل و آرام او قدرتی تلقینی ناشی می شد که نظیر آن را کمتر دیده بودم . اظهار داشت به رغم همه خیانت ها و بی لیاقتیها ، سر انجام ارتش آلمان به پیروزی دست خواهد یافت . حمله آردن موفق خواهد شد و در ضمن سلاح هایی با تکنیک جدید و واقعا انقلابی دشمن را به کلی غافلگیر خواهدکرد .بی درنگ در ذهن خود بین آنچه درباره نروژ می دانستم ، سخنرانی ها و مقالات دکترگوبلز و مطالبی که پیشوا به من گفت ارتباط برقرار کردم . خود به خود و بدون آنکه هیتلر سوالی کرده باشد ، گفتگو از شایعاتی کردم که درباره رادیو اکتیویته مصنوعی و استفاده احتمالی آن رواج داشت . هیتلر نگاه درخشان و تب دارش را به من دوخت و گفت : اسکورزنی می دانی که اگر انرژی ای که از تشعشات اتمی مصنوعی آزاد می شود به عنوان جنگ افزار مورد استفاده قرار گیرد پایان کره زمین خواهد بود ؟!هیتلر ادامه داد . اثرات آن می تواند وحشتناک باشد . همین طور است. فرض کنیم که این تشعشات اتمی بتواند تحت کنترل قرار گیرد و سپس به عنوان جنگ افزار به کار رود ، باز اثرات آن به منتها درجه وحشتناک خواهد بود.درگزارش دکتر تت خواندم که تنها یکی از این بمب هایی که رادیو اکتیویته اش تحت کنترل قرار دارد ، قدرت تخریبی اش از لحاظ تئوری معادل سنگ های آسمانی که در آریزونا ، سیبری و نزدیکی دریاچه بایکال سقوط کرده اند ، خواهند بود . یعنی در شعاع ۵۰ کیلومتری هر موجود زنده ای ،نه تنها انسانی بلکه حیوانی و گیاهی را نابود خواهد کرد و این پایان جهان خواهد بود . وانگهی ، چگونه می توان این راز را پنهان نگاه داشت ؟ غیر ممکن است . نه، هیچ ملتی ، هیچ گروهی از افراد متمدن وجداناً نمی تواند چنین مسئولیتی را به عهده بگیرد اگر به عنوان معامله متقابله نیز دست به چنین کاری بزند ، خودش نابود خواهد شد . تنها اقوامی نظیر آنهایی که در آمازون و سوماترا زیست می کنند ، شانس زنده ماندن خواهند داشت .این اظهار نظرهایی که پیشوا کرد ، شاید تنها یک دقیقه طول کشید .اما وقتی در اوت 1945که به تازگی بازداشت شده بودم ، آگاه شدم که دو بمب اتمی بر روی هیروشیما و ناگازاکی پرتاب شده است آن هم بی نتیجه ، چون امپراتوری ژاپن قبلا شرایط صلح را از آمریکا پرسیده بود بی اختیار به یاد این یک دقیقه افتادم .در کتابی خواندن تحت عنوان بریتانیا و انرژی اتمی که تاریخ رسمی سازمان تحقیقات اتمی انگلستان از 1939تا ۱۹۴۵ می باشد خانم مارگارت گوینگ تصریح می کند که در میان پیشگامان ساخت بمب هایی که بر هیروشیما و ناگازاکی پرتاب شد ، شماری پناهندگان آلمانی از جمله پایرلس ، فریش ، روتبلات و دیگران وجود داشته اند و نیز کلاس فوکس که بعد ها به جرم تسلیم اسرا اتمی به شوروی محکوم به زندان شد . خانم گوینگ می گوید بسیاری از دانشمندانی که در انگلستان کار می کردند از آلمان آمده بودند . اوپنهایمر و زیلارد کارشناسان بزرگ اتمی آمریکا نیز در آلمان و در دانشگاه گوتینگن تربیت شده بودند به عقیده من طرز فکر هیتلر با خلق و خوی هنرمندانه اش نمی توانست با دکترینی مطابقت داشته باشد که هدفش پیروی ویرانگر نیروهای زنجیرگسسته بود . با این همه و به رغم اینکه پیشوا به کارشناسان ما دستور داده بود که تحقیقات خود را درجهت نابودی بشریت ادامه ندهند ، فیزیک اتمی به هیچ وجه در آلمان مورد سهل انگاری قرار نگرفته بود . از این روصدها کارشناس اتمی که به زیر پرچم احضار شده بودند ، در 1942 جمع آوری و در آزمایشگاه ها به کار گمارده شدند . هیتلر که در جنگ جهانی اول خودش مورد اصابت گاز جنگی قرار گرفته بود ، همواره جنگ شیمیایی را محکوم می کرد . اما می ترسید که چنین جنگی به آلمان تحمیل شود.شیمی دانان ما نوع جدیدی گاز کشف کرده بودند که اکنون می دانیم هرگونه دفاعی در برار آن غیر ممکن بود ؛ گاز تانوم ؛ اما هیچ کس در آلمان حتی درآلمان در حال سقوط هم درصدد استفاده از آن بر نیامد ... این بود صلح طلبی هیتلر و یارانش در ارتش نازیسم و رایش سوم .اما در پایان جنگ تاراجی منظم و به طور قطع بزرگترین چپاول تاریخ صورت گرفت .اختراعات و نقشه های آلمان به وسیله کامیون وقطار وکشتی و هواپیما به شرق وغرب برده شد . سپس کارشناسان آلمانی اسیر، خودشان این مدارک را پیدا کردند و توضیحات لازم رابه متخصصان فنی کشورهای فاتح دادند.آمریکایی ها بدون رودرباستی اقرارکردند که منافعی که از این بابت عایدشان شد ، چندین برابر هزینه جنگ را تامین کرد. اماخود جنگ ؟ بگذارید این خوشمزگی چرچیل را در کنفرانسی در 1952 در آمریکا نقل کنم : ما اسرار ساختن سلاحی را که اجازه داد جنگ در آسیا [ژاپن] را با پیروزی پایان دهیم در توبره خود هیتلر پیدا کردیم ! ژنرال آیزنهاور نیز پس از جنگ اظهار داشت : اگرآلمانی ها شش ماه زودتر سلاح های جدید و-۱ و و-۲ را در اختیار داشتند ، حمله به کشورشان غیر ممکن می شد . نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 17 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
رئیس
جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه همه چیز انقلاب از امام و رهبری است
گفت : هولوکاست واقعی در فلسطین می گذرد، مستند است و نیازی به سند سازی و
فریب کاری ندارد. به
گزارش مشرق، دكتر محمود احمدی نژاد در راهپیمایی روز جهانی قدس در جمع
خبرنگاران با بیان اینکه صحنه فلسطین صحنه قربانی شدن انسانیت است گفت :
حقیقت انسانی زیر پای شیطان ها و شیطان صفت ها تکه پاره می شود. مسئله
فلسطین مسئله انسانی است، مسئله قوم و قبیله و حتی مذهب نیست.
وی افزود : شیطان صفت هایی که می خواهند دنیا را ببلعند و به اسارت بکشند صفت وجودی خود را در فلسطین به نمایش گذاشتند. احمدی نژاد افزود: صحنه هایی که امروز در فلسطین می بینیم حقیقت نظام ننگین رژیم صهیونیستی است. وی
ادامه داد: همه حرفهایی که می زنند که می خواهیم انسانیت را به پا کنیم در
فلسطین دیده می شود. راه حل فلسطین همان است که امام گفت هرچه می گذرد می
بینیم این حرف امام حرف الهی بود. احمدی نژاد اضافه کرد: موجودیت غیر مشروع و غیر انسانی اشغالگری و آدمکشی و تجاوز باید محو شود. وی
افوزد: آنها نقشه کشیدند تا اگر بتوانند غزه را صاف کنند بحث فلسطین تمام
است. حالا یک تکه از اردن را جدا می کنند و به کرانه باختری می دهند و دو
دولت درست می کنند. احمدی نژاد با تاکید بر اینکه
راه همانی است که امام گفت ادامه داد: امروز ملت ایران به صحنه آمده است و
مسئله فلسطین مسئله وحدت همه ملت هاست. وی در پایان تاکید کرد: همه چیز انقلاب از امام و رهبری است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 17 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
مهمترین چهرههای یهودی ضداسرائیلی شخصیتهای یهودی شناخته شده جهان که همواره به مخالفت با رژیم اشغالگر قدس میپرداختهاند، طبق سنتی قدیمی خود را «یهودیان ضدصهیونیست» میخوانند، این جریان امروز هم فعال است و «شبکه بینالمللی یهودیان ضدصهیونیست» را مدیریت میکند. بازماندگان یهودی جنگ جهانی دوم و فرزندانشان، صراحتا کشتار مردم فلسطین در غزه را محکوم کردند! گروههای یهودی متعددی به راهپیمایی بزرگ لندن پیوستند و به عنوان افرادی با کیش یهود، مخالفت خود را با دولت رژیم اشغالگر قدس فریاد زدند؛ دولتی که طی 66 سال اخیر، سرزمینهای فلسطین را به یغما برده و بیرحمانهترین اشغال و محاصره را بر مردمان آن تحمیل کرده است. گروههای یهودی حاضر در راهپیمایی لندن با فریادهای «این خواسته ما نیست!» و پلاکاردهایی با عبارات ضدصهیونیستی و ضدنژادپرستی در این تجمع حضور یافتند؛ گروههایی شامل «ائتلاف ملی یهود»، «شبکه بینالمللی یهودیان ضدصهیونیست»، «عدالت برای فلسطینیها»، و «یهودیان مخالف جنگ غزه». راهپیمایان یهودی مذکور، بخشی از یک جریان قدیمی و محترم هستند که بسیاری از شخصیتهای ممتاز یهودی قرن اخیر، از انیشتین گرفته تا پریمو لِوی، در آن حضور داشتند. آنان همواره مخالف دولت قومگرای و نژادپرست صهیونیسم بودهاند. برخی از چهرههای مهم این جریان و اظهاراتشان درباره رژیم صهیونیستی در ادامه میآید: زیگموند فروید فروید از مهمترین فیلسوفان و روانشناسان قرن 19 و 20 است که در اتریش متولد شد. او را «پدر علم روانکاوی» میدانند. فروید میگوید: «از اینکه تعصبات بیاساس مردم ما موجبات بیاعتمادی اعراب را فراهم آورده است، غرق اندوه میگردم. توانایی همدردی را با دین گمراه شدهای که دیوار هرودیان را به یادگاری ملی تبدیل کرد و از اینرو موجبات رنجیدگی خاطر مردم را فراهم آورد، در خود نمیبینم». آلبرت انیشتین انیشتین، فیزیکدان آلمانی است که بیشتر به خاطر «نظریّه نسبیت» و «نظریه همارزی جرم و انرژی» شهرت دارد. او همچنین در بسط نظریه کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمدهای داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال 1921 برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر «فوتوالکتریک» دریافت کرد. او به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگترین فیزیکدانانی شناخته میشود که به این جهان پا گذاشتهاند. او میگوید: «عقیده "دولت اسرائیل" مورد علاقه من نیست و من هیچگاه دلیل و ضرورت آن را درک نمیکنم. این عقیده با مشکلات بسیاری همراه بوده و حاصل کوتهفکری است. من بر شوم بودن دولت اسرائیل یقین دارم». اریک فروم فروم، روانشناس، روانکاو و فیلسوف اجتماعی آمریکایی آلمانیتبار و از جمله مارکسیست های سرشناس مکتب فرانکفورت و از برجستهترین نمایندگان مکتب روانشناسی اومانیستی است. او در آثارش کوشید تا ارتباط متقابل روانشناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با بهکار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماریهای فرهنگی، بشر راهی به سوی تحقق یک جامعهٔ معقول و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت. فروم میگوید: «ادعای یهودیان در مورد سرزمین اسرائیل نمی تواند یک ادعای واقعی سیاسی باشد. اگر تمامی ملل جهان مدعی سرزمینهایی که هزاران سال پیش نیاکانشان در آنجا میزیستند شوند، جهان به دارالمجانین مبدل خواهد شد». پریمو لِوی لوی، شیمیدان، نویسندهٔ ایتالیایی و از بازماندگان اردوگاه کار اجباری آشویتس نازیها است. او در خانوادهای یهودی و غیرمذهبی به دنیا آمد و به رغم مشکلاتی که موسولینی برای تحصیل یهودیان به وجود آورده بود، لوی توانست در سال 1941 با مدرک لیسانس در رشتهٔ شیمی از دانشگاه تورین فارغالتحصیل شود. پس از حملهٔ آلمان به شمال ایتالیا در سال 1943، اسیر نازیها شد و 10 ماه در اردوگاه آشویتس اسیر بود تا این که توسط ارتش سرخ آزاد شد. لوی پس از بازگشت به تورین خاطرات اسارتش در آشوییتس را در کتاب «اگر این یک مرد است» نوشت. او مینویسد: «یهودیان قربانی هولوکاست نازیها بودند و فلسطینیها هدف آفرینشِ هولوکاستی دیگر توسط اسرائیل هستند». مارِک اِدِلمن ادلمن آخرین رهبر بازمانده قیام ورشو است. او یکی از چند صد یهودیای بود که در 19 آوریل 1943 در قیامی مسلحانه علیه نازیها شرکت داشتند، قیامی که مظهر مقاومت یهودیان در دوره غلبه نازیهاست. با این وجود ادلمن نامهای در حمایت از «مقاومت فلسطین» نوشت و آن را با مبارزان یهودی ورشو مقایسه کرد. وی نامه خود را اینچنین آغاز کرد: «به تمامی سربازان سازمانهای مبارزگر و فرماندهان عملیاتهای نظامی و شبه نظامی و حزبی فلسطین!» آیزاک آسیموف آسیموف، رماننویس شهیر آمریکایی روسی تبار گونههای علمی-تخیلی، خیالپردازی و وحشت است. «قوانین سهگانهٔ رباتیک» وی از شهرت جهانی برخوردار است. دائرةالمعارف بریتانیکا وی را واضع واژه رباتیک در زبان انگلیسی میشناسد. آسیموف بیش از 500 عنوان کتاب در تمام دستههای اصلی ردهبندی دیوی (به جز فلسفه) دارد و «سیارک آسیموف 5020» به افتخار وی نامگذاری شده است. «آسیموف»، «کلارک» و «هاینلاین» به عنوان سه نویسندهٔ بزرگ گونهٔ علمی-تخیلی شناخته میشوند. آسیموف میگوید: «خود را در موضع عجیب صهیونیست بودن یافتم و آن را رد کردم!... از نظر من این عقیده که گروهی، خود را ویژه و منحصر به فرد بدانند، کاملاً نادرست است. اینکه میراث انسانیت، تنوعی هزارگانه داشته باشد، لذت بخش است؛ بدینوسیله منافع بسیاری حاصل میگردد. ولی مادامی که یکی از این تنوعات مهمتر از دیگری محسوب گردد، زمینه نابودی تمامی آنها فراهم میشود». منبع : مشرق نیوز
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 17 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
فیتلر شدن سایت های منتقد هولوكاست در آلمان
آلمان هم در دسته کشورهایی قرار می گیرد که به فیلترینگ محتواهای سیاسی می پردازد. به عنوان نمونه هر وب سایتی که مطلبی مبنی بر نفی هولوکاست منتشر کند، توسط این کشور فیلتر خواهد شد. البته فیلترینگ در زمینه دسترسی به وب سایت های غیر اخلاقی هم در این کشور وجود دارد. زنده باد ایران نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 15 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
به بهانه افزایش یهودی ستیزی ؛ انگلیس
پس از گسترش اعتراضات ضد صهیونیستی در این کشور در تلاش است در لفافه
مبارزه با یهودستیزی آموزش هولوکاست را برای تمامی کودکان دبستانی اجباری
کند. رسانه های انگلیس پس از گسترش اعتراضات مردمی در کشورهای اروپایی به اقدامات اسرائیل در جنگ اخیر غزه، اقدام به انتشار گزارشهای متعددی درباره رشد یهودستیزی در این کشور و سایر کشورهای قاره سبز کردهاند تا با مظلومنمایی برای صهیونیستها ضمن تلاش برای ترمیم وجهه مخدوش شده رژیم صهیونیستی زمینه را برای حمایتهای مالی و سیاسی از اسرائیل و سرکوب کردن هر گونه جنبش مردمی ضد صهیونیستی فراهم آورند. مقامات کشورهای غربی از دیرباز تلاش کرده
اند اعتراضات طبیعی به اقدامات ضد حقوق بشری اسرائیل مانند کشتار کودکان را
اقدامات یهودستیزانه قلمداد کرده و زمینههای سرکوب آن را فراهم آورند. در همین
راستا، پس از آنکه رسانههای انگلیسی در ماه گذشته موجی از اخبار مربوط به آنچه
"رشد یهودستیزی در اروپا" خوانده شده بود به راه انداختند اکنون از قصد
لندن برای وضع قوانینی سخت گیرانه برای سرکوب این اقدامات و تصویب بودجه هایی برای
اجباری کردن آموزش هولوکاست در مدارس انگلیس خبر داده اند. روزنامه اکسپرس انگلیس در گزارشی در همین راستا خبر داده وزیران انگلیس پس از افزایش موارد خشونت علیه یهودیان قصد دارند قوانینی سختگیرانه برای مقابله با این موضوع وضع کنند. پیشتر دنی کوهن، مدیر بیبیسی در کنفرانسی در بیتالمقدس نگرانی خود را از افزایش یهودستیزی در اروپا و به طور خاص انگلیس بیان کرده بود. کوهن گفته بود: " افزایش یهودستیزی در انگلستان بیشتر از هر زمان دیگری مرا نگران کرده است و در طول همه سالهای زندگیام در لندن، تا به حال اینقدر احساسات ضدیهودیت را حس نکرده بودم.". اکسپرس ادعا کرده تنها در ماههای ژوئیه و آگوست سال گذشته 543 مورد از خشونت علیه یهودیان گزارش شده است. این رقم به ادعای این رسانه از کل موارد گزارش شده در سال گذشته بیشتر است. بر همین اساس قرار است برای مدارس یهودی بودجهای برای افزایش تدابیر امنیتی و در نظر گرفتن تنبیههای سختگیرانه خشونت علیه یهودیان فراهم شود. اریک پیکلز، رئیس سازمان اجتماعات و دولت محلی انگلیس گفته بخشی از این بودجهها صرف آموزش درباره هولوکاست به تمامی کودکان دبستانی خواهد شد. وی همچنین با بیان اینکه با معرفی قوانین جدید یهودستیزی در فوتبال نیز از میان برداشته خواهد شد هشدار داد با سوپرمارکتها و شوراهای محلی، در صورت مشاهده آنچه "رفتارهای غیرمسئولانه" خوانده شده برخورد خواهد شد. یهودستیزی در انگلیس نسبت به سایر کشورهای اروپای غربی کمتر است اما پیکلز میگوید با توجه به سیر صعودی موارد خشونتهای یهودستیزانه بایستی در این مورد هوشیار بود. اولین گزارشها از افزایش یهودستیزی در انگلیس پس از حمله رژیم صهیونیستی به مردم غزه منتشر شد. اقداماتی مانند کشتار کودکان، حمله به مدرسه پناهندگان سازمان ملل (آنروا) و رقم بالای کشتار غیرنظامیان به تظاهراتهایی علیه اسرائیل در سرتاسر دنیا از جمله انگلیس منجر شد. منبع : مشرق نیوز نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه 13 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
مکتب «تاریخ واقعی» و افسانه هولوکاست
معمولاً از «پل رازینیه» فرانسوی بهعنوان بنیانگذار این مکتب یاد میکنند. رازینیه در زمان جنگ دوّم جهانی از اعضای جنبش مقاومت فرانسه بود که بهوسیله گشتاپو دستگیر شد و به اردوگاه «بوخنوالد» اعزام گردید و تا پایان جنگ در اردوگاههای مختلف نازی زندانی بود. پس از جنگ وی عالیترین نشان مقاومت را از دولت فرانسه دریافت کرد و سپس به عرصه تحقیقات تاریخی روی آورد، در زمینه جنگ دوّم جهانی به تحقیق و انتشار کتاب پرداخت و از جمله به ترسیم وضع اسفناک اردوگاههای جنگی نازی دست زد. ولی او بتدریج در جریان تحقیقش به نظراتی رسید که تصویر رسمی را کاملاً نفی میکرد. رازینیه اعلام کرد که اولاً، افسانه اتاقهای گاز برای کشتار زندانیان - اعم از یهودی و غیر یهودی - مطلقاً صحت ندارد. ثانیاً، در دوران جنگ هیچ سیاستی از سوی آلمان برای کشتار جمعی یهودیان اروپا وجود نداشته است. ثالثا، یهودیان کشته شده در دوران جنگ بین 900 هزار تا یک و نیم میلیون نفر هستند نه 6 میلیون نفر و این افراد مانند دیگران در جریان جنگ یا در اثر بیماریهای مسری، بهویژه تیفوس، از بین رفتند. امروزه دو مورخ صاحب ‎نام بهعنوان مهمترین هواداران مکتب تاریخنگاری واقعی شناخته میشوند: اولی، «دیوید ایروینگ» انگلیسی است. ایروینگ مورخ بسیار معتبری است در حدی که برخی نشریات سرشناس انگلیس نوشتهاند هیچ کس نمیتواند درباره جنگ دوّم جهانی کار کند و پروفسور ایروینگ را نادیده بگیرد. او اولین کسی است که خاطرات 75000 صفحهای گوبلز را بهدست آورد و روی آن کار کرد. این خاطرات بهمدت 50 سال برای مورخین ناشناخته بود و در آرشیوهای سری ارتش سرخ شوروی نگهداری میشد. ایروینگ پس از یک کار شش ساله بر روی اسناد سری شوروی سابق اولین بیوگرافی کاملاً مستند هیتلر را منتشر کرد با نام جنگ هیتلر که جنجال فراوان بهپا نمود و کار وی را به دادگاه کشانید. ایروینگ در کتاب جنگ هیتلر مدعی است که اصولاً در دوران جنگ هیچ نوعی از کشتار یهودیان (هولوکاست) در کار نبوده است. ایروینگ نشان داد که مهمترین اسناد جنگ دوّم جهانی همه بهطور مرموزی مفقود شدهاند. بسیاری از یادداشتهای روزانه سران آلمان و ایتالیا که تا مدتی پیش در آرشیوهای شوروی سابق و آلمان و سایر کشورهای اروپایی موجود بود به سرقت رفته و پنهان یا معدوم شده است. او از جمله اشاره میکند به یادداشتهای روزانه موسولینی که زمانی موجود بود و اکنون نیست. ایروینگ معتقد است که اولاً، در آشویتس و سایر اردوگاههای نازی اتاق گاز وجود نداشته است. ثانیاً، هیتلر هیچ اطلاعی از وجود اتاقهای مرگ و برنامه سازمانیافته برای کشتار یهودیان نداشته است. (ایروینگ برای کسی که بتواند ثابت کند هیتلر از هولوکاست مطلع بوده جایزهای به مبلغ 1000 پوند تعیین کرده است.) ثالثاً، یک توطئه جهانی وجود دارد که به مورخین اجازه تحقیق بیطرفانه و برکنار از پیشداوری در زمینه هولوکاست را نمیدهد. رابعاً، رقم شش میلیون کشته یهودی در جنگ دوّم صحت ندارد و تعداد مقتولین یهودی کمتر از یک میلیون نفر است که در اثر بیماری یا در جریان جنگ، مانند دیگران، کشته شدهاند نه در اثر طرح سازمانیافته امحاء جمعی. دومین مورخ سرشناس هوادار مکتب تاریخنگاری واقعی، «رابرت فوریسون» فرانسوی است. پروفسور فوریسون و خانوادهاش نیز، مانند رازینیه، در زمان جنگ از آلمانیها آزار فراوان دیده بودند. او مؤلف کتابهای متعددی است و ثابت میکند که اتاق گاز و سیاست امحاء جمعی یهودیان صحت ندارد. فرد صاحب ‎نام دیگر در این عرصه فرد لوختر آمریکایی است. لوختر مورخ نیست بلکه مهندس متخصص ساختمان زندان است. او برای تحقیق به لهستان رفت و در بازگشت گزارش 196 صفحهای خود را منتشر کرد که به گزارش لوختر معروف است. او در این گزارش وجود اتاقهای گاز را منکر شد. او ثابت کرد که اتاقهای گاز در آشویتس و سایر اردوگاههای لهستان پس از جنگ دوّم جهانی با هدف جلب توریسم بهوسیله حکومت کمونیستی لهستان احداث شده است. در این زمینه افراد سرشناس دیگری نیز کار کردهاند: گرمار رودلف مؤلف کتابی در انکار اتاقهای گاز آشویتس است. ارنست زوندل کانادایی کتابی نوشته با عنوان آیا واقعاً شش میلیون نفر کشته شدهاند؟ دیوید هوگان کتابی دارد با عنوان افسانه شش میلیون نفر. دکتر بروزات تحقیقی دارد درباره اتاقهای گاز در داخائو و اثبات میکند که نه در داخائو، نه در بوخنوالد و نه در سایر اردوگاههای آلمانی اتاق گاز برای کشتار یهودیان و سایر زندانیان وجود نداشته است. و بالاخره رژه گارودی، عضو جنبش مقاومت فرانسه در زمان جنگ دوّم، که او نیز، بر اساس تحقیقات محققین پیشگفته، نشان میدهد که هولوکاست صحت ندارد و یک افسانه ساختگی است. نویسنده : عبدالله شهبازی منبع : سایت خبری / شریف نیوز ۱۳۸۶/۱۰/۲۶ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه 11 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
"روژه گارودی" فیلسوف و اندیشمند پرآوازه
فرانسوی، نخستین كسی نبود كه بافته های صهیونیسم را برملا ساخته و "دیوید
ایرونیگ" تاریخ نگار انگلیسی، كه برای محاكمه به دادگاه فرا خوانده شده،
نیز آخرین شخصی نیست كه پرده از شیادی آنان برداشته است. 1- هولوكاست: قربانی سوختن، قتل عام در آتش، قتل عام
یهودیان (مخصوصاً توسط نازیهای هیتلری)(Dictionary of Religion)، سه اصطلاح
است كه بیشتر برای تعریف عملكرد نازیسم نسبت به یهودیان به كار می رود:
نژاد كشی (Genocide )، كشتار (Holocauste)، شواه (Shoah)، اصطلاح
"هولوكاست" از سالهای هفتاد و بر اساس كتاب Elieweiselبه نام شب (1985) به
یك فاجعه خاص اطلاق شده و با عنوان فیلم "Holocauste" محبوبیت یافته است؛
لاروس جهانی (2 جلدی، پاریس 1969، ص 772)، "holocauste" را چنین تعریف
كرده: قربانی مأنوس در میان یهودیان، كه در آن قربانی، به طور كامل خوراك
آتش می گردید"، اسطوره های بنیانگذار سیاست اسراییل، روژه گارودی، ترجمه
آژیر، شیخی، مشهد، انتشارات گوهرشاد، 1377 منبع : منبع: العربی، شماره 498 نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 5 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
هولوکاست دروغ بزرگ پرسش: انکارگران می گویند: فرض کنیم که هولوکاست وجود داشته است و حتی فرض کنیم که گستره آن درهمان ابعادی بوده است که یهودیان از آن سخن می گویند و اسرائیل ادعای آن را دارد. ولی چرا پس از هولوکاست، یهودیان آمدند و سرزمین عربی- اسلامی فلسطین را اشغال کردند، چرا جزای جنایات اروپا علیه یهودیان را ملت مسلمان و عرب فلسطین باید بپردازد؟ پاسخ: جنبش تجدید حیات ملی یهود و بازگشت به سرزمین پدری بیش از یک قرن قبل از وقوع جنگ جهانی دوم آغاز گردید و به هیچ وجه نتیجه مستقیم هولوکاست نیست و آنانی که چنین ادعایی را مطرح می سازند،یا از تاریخ دو قرن اخیر جهان بی اطلاع هستند و یا مغرضانه می خواهند ملت های جهان را به اشتباه بیندازند و به بهره کشی سیاسی بپردازند. یهودیان نخستین بار حدود 2500 سال پیش از
سرزمین خود به اسارت برده شدند. ولی کورش کبیر آنان را از اسارت نجات داد و
به سرزمین اسرائیل بازگردانید و حتی به آنان کمک کرد بیت المقدس یهود را
دوباره بنا کنند. پاسخ ما به پاسخ آنها: 1- با نگاهی به تاریخ واقعی سرزمین فلسطین بنیان های استدلال فوق فرو خواهد ریخت. براساس تاریخ سرزمین فلسطین بسیار قدیمی است تا آنجا که دوازده هزار سال قبل از میلاد مسیح(ع) انسان های اولیه در آنجا ساکن بودند. کنعانی ها از نسل سام پسر کنعان پسر نوح، اولین گروه «مهاجر» به این سرزمین بودند که با «مردم بومی» در آمیختند و این سرزمین را به ارض کنعان تغییر نام دادند. در قرن 13 قبل از میلاد، جنگجویان کرت و دریای اژه وارد سرزمین شدند نام اصلی آنها Pelest بود. بنابراین هیرودت تاریخ نگار، این سرزمین را فلسطین نامید. در حالی که نویسنده فوق می گوید «تا قبل از جنگ شش روزه سال 1967 ملتی به نام فلسطین وجود نداشت». بعدها آرامی ها، یپوسی ها، فنیقی ها، نبطی ها نیز به این سرزمین آمدند، همسر حضرت ابراهیم(ع) ساره و برادرزاده اش لوط به این سرزمین آمدند. حضرت ابراهیم(ع) در غار مکفیله نزدیک الخلیل دفن شد و فرزندانش در آن سامان مسکن گزیدند. حضرت یعقوب فرزند اسحاق (که فرزند ساره و حضرت ابراهیم بود) به توصیه پدرش به سرزمین عراق رفت وی که دارای 12 پسر بود به اسباط بنی اسرائیل مشهور هستند و در سرزمین مصر بودند چهارصد و سی سال پس از ورود یعقوب به مصر حضرت موسی قوم بنی اسرائیل را از سرزمین مصر به سرزمین موعود حرکت داد. این سفر چهل سال طول کشید. بنی اسرائیل با حضرت موسی برای وارد شدن به ارض مقدس مخالفت کردند. بعدها یوشع از نهر اردن گذشت با این حال درهای بیت المقدس به روی یهود باز نشد تا زمان حضرت داود(ع) که اورشلیم را با فلاخن و سنگ از دست فلسطینیان خارج کرده و بیت المقدس یا خانه خدا را در آنجا بنا کرد. بنابراین همانطور که ملاحظه شد تاریخ فلسطین فراز و نشیب های زیادی داشت. تاریخ اثبات می کند این سرزمین متعلق به یهودیان نبوده است. 2- بر همگان آشکار است که ادعاهای بسیار دور و دراز نمی تواند مبنای کشورگشایی و اشغال منطقه باشد. اگر ادعای نویسنده به عنوان یک اصل در روابط بین الملل قرار گیرد. نقشه جغرافیای مناطق جهان باید به طور اساسی به هم خورد. به عنوان مثال جغرافیای ایران در دوران باستان بسیار وسیع بود اکنون بخشی از سرزمین های ایران در آسیای مرکزی و قفقاز و بخشی از آنها افغانستان، عراق و بحرین به عنوان کشورهای مستقل است آیا از ایرانی ها چنین ادعایی را می پذیرند. عراق دوره صدام با ادعای تاریخی بر کشور کویت به این کشور حمله کرد اما جامعه جهانی واکنش نشان داده و آنها را از خاک کویت اخراج کردند و.... 3- تا پیش از جنگ جهانی دوم جمعیت یهود در سرزمین فلسطین به کمتر از ده درصد از کل جمعیت این سرزمین شامل می شد. اساسا یهودیان علاقه ای به ورود به این سرزمین نداشتند اما یهودیان صهیونیست شرایطی را برای یهودیان ساکن در اروپا، آمریکا، آسیا و آفریقا ایجاد کردند تا آنها به این سرزمین مهاجرت نمایند اولین مهاجرت در سال های 1880 تا 1903 که عمدتا رومانیایی و روس بودند با تمهیدات و هدایت های بارون روچیله بود. بارون روچیله به پاس سهم تعیین کننده اش در تاسیس دولت اسرائیل توسط حیم وایزمن پیشوای سیاسی صهیونیسم و از سوی صهیونیست ها لقب «پدر پیشرو» را گرفت. اساسا وی پایه گذار جنبش سیاسی صهیونیسم در سال 1897 شد و این جنبش با همدستی و همکاری با نازی ها و سایر ترفندها مهاجرت یهودیان را به فلسطین انجام داد. مهاجرت دوم از 1904 تا 1918 بود که بخش اعظم آنها را جوانان ماجراجو و بیکار یهودی تشکیل می داد مهاجرت سوم از 1919 تا 1923 بود که با وقوع انقلاب روسیه و با صدور اعلامیه بالفور در دوره سلطه انگلیسی ها بر فلسطین بود. مهاجرت چهارم از سال 1924 تا 1933 صورت گرفت. در این دوره آژانس های صهیونیستی با تبلیغات سعی کردند تا با طرح کشتار شش میلیون یهودی در جنگ جهانی اول، یکی از مهم ترین شرایط تشکیل یک دولت یعنی جمعیت آن را به وجود آورد اما این تبلیغات نگرفت تا اینکه از سال های 1940 تا 1948 همکاری وسیع و پیچیده ای که آژانس های یهودی با نازی ها داشتند توانستند صنعت هولوکاست را به وجود و واقع نمایی کنند و بدین وسیله سیلی از جمعیت یهودیان با ملیت های مختلف را به سرزمین فلسطین فراهم سازند. به همین جهت است که تاریخ نگاران حقیقی معتقدند تاسیس اسرائیل مولود هولوکاست است. این اظهارنظر «حایم وایزمن» در 2 مارس 1943 راببینید: وی در اجتماع هزاران تظاهرات کننده ضمن ادعای کشته شده 2000000 یهودی (!) درخواست کرد دروازه های فلسطین را باز کنید تا هرکس که می تواند خود را به سواحل سرزمین یهودیان (فلسطین) برساند. 4- ابزارهای تسخیر و اشغال فلسطین نیز اکنون برکسی پوشیده نیست. زر، زور و تزویر مثلث اشغال فلسطین بودند. سازمان های ترور و وحشت یهودیان مانند «هاگانا» و سربازان انگلیسی مستقر در سرزمین فلسطین آنچنان عرصه را برای فلسطینیان تنگ و بغرنج کردند ترس و وحشت گرسنگی و فقر تمام حیات و زندگی آنها را فرا گرفته و متعاقبا با خرید صوری و تملیک اجباری زمینهای فلسطینی، خود را در این سرزمین تحمیل کردند. جالب اینکه علیرغم همه اقدامات مخوف علیه فلسطینی ها و فراهم کردن شرایط مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین، جمعیت یهودیان در زمان تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 یک سوم کل جمعیت فلسطین بود اما در سال 1948 صهیونیست ها با تخریب کامل 531 شهر و روستا و شهرک و قتل عام مردم و آوارگی یک میلیون و دویست هزار تن، 78% خاک فلسطین را غصب کردند. سپس در جنگ های 1967 و 1970 با کشتار وسیع و آوارگی توده های عظیم فلسطینی کل خاک فلسطین را در اختیار گرفتند. منبع : خبرگذاری فارس نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 5 دی 1393 :: نویسنده : نازی آرشیوز NaziArchives
دانلود مجموعه ماهنامه های مشت آهنین
![]()
ماهنامه ی مشت آهنین نخستین مجله الکترونیکی رایش سوم است .
این ماهنامه در ده شماره از اردیبهشت ماه سال 1388 تا خرداد ماه 1390 به صورت فایل پی دی اف ارائه شد ! ما این ده مجموعه را جهت دانلود و استفاده ی شما قرار دادیم ! باشد که در شناساندن حقایق جنگ جهانی دوم قدمی برداریم ! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||